تاریخ ارسال: ۲۳ خرداد ۱۳۹۱ | نویسنده:
فرشید میلانیان
چاپ کنید | دانلود کنید:
pdf word
از جمله درس هاي خفن روزگار که لرزه بر اندام هر کسي مي اندازد همين درس رياضيات است که معمولا هم مثل يک غول در مقابل داوطلبان کنکور ظاهر مي شود و او را از هر چي کنکور و امثال کنکور است نااميد مي کند. بخصوص اين تست هايي که هر کدام يک نکته جديد دارند و حتي در اکثر موارد خود اساتيد هم نمي توانند از سد آن عبور کنند! گاها انسان اصلا تصميم مي گيرد از هر چي درس و کنکور بالاخص رياضيات بگذرد و در وقت خود هم صرفه جويي بکند! ولي معمولا ضريب اين درس تمام روياها را نقش برآب مي کند و او را از اين کار منصرف مي نمايد
البته اکثر داوطلبان هم معمولا در اين تلاش نافرجام ناکام مانده و نمي توانند نمره خود را از سي تا چهل درصد بالاتر ببرند و در بسياري از موارد درصد 30 در رياضيات برايشان يک رويا به حساب مي آيد.
راه حل اول: تست هاي رياضيات کنکور را حفظ کنيد!
آيا واقعا بايد رياضيات را حفظ کرد!؟ متاسفانه بله
متاسفانه خيلي ها کلي نکته حفظ کرده و کلي تست هم کار مي کنند و آخر هم نمي فهمند که چيکار کرده اند! از آن جمله خود من از جمله هنرهاي من در همين دوران کنکور اين بود که از آنجايي که فکر مي کردم يک از طراحان تست هاي کنکور جناب آقاي محمود نصيري هستند در مدت يک ماه و نيم آخر بيش از سه هزار تست مجموعه سه جلدي حساب ديفرانسيل ايشان را - که خيلي ها حتي جرات نمي کنند طرف آن بروند - بيش از چند بار حسابي زدم و حتي يک نيم نگاهي هم به تست هاي کنکور نکردم! ولي از شانس من يک تست هم از تست هاي کنکور حتي شبيه يکي از آنها نبود. حالا اين چه ربطي دارد؟ ربطش اين است که بايد اينقدر تست هاي کنکور را بزنيد تا حفظ بشويد يا از همان اول بنشينيد تست هايش را حفظ کنيد (که فکر مي کنم دومي ساده تر باشد!)
البته اين حفظ کردن با حفظ کردن تاريخ ادبيات فرق مي کند با اين تفاوت که در اينجا فهميدن هم هست در کنار حفظ کردن. يعني اگرچه نکات و انواع حالت هاي مسائل رو مي بايست حفظ کنيد روابط بين آنها را هم مي بايست خوب متوجه بشويد و حفظ کنيد. اصلا يه جورايي کسي که يک مبحث رو کامل فهميده به عبارتي جزئيات اون رو حفظ کرده است.
از جمله موارد مشابه همين رياضيات خودمان در دانشگاه، که بنده با وجود اثبات کلي قضيه و دو کنفرانس مقابل بيش از 150 نفر آدم - درباره مسئله ايي که خودم اثباتش کرده بودم - در نهايت ميان ترم از 50 نمره 19 گرفتم! در عوض يکي از دوستانم تنها با دو روز خواندن 32 شد! آنهم به اين دليل که در اين دو روز تنها جزوه استاد را خوانده و من در طول دو ماه بغير از جزوه استاد صدها مورد ديگر را هم خوانده بودم و اثبات کرده بودم!
البته من يک کار ديگر هم کرده بودم و اينکه جزوه استادم را خوب نخوانده بودم و در نتيجه با وجود اينکه وقت بسيار بيشتري صرف خواندن رياضيات کرده بودم نتيجه بسيار کمتري گرفتم. البته چنانچه پس از تسلط کافي بر جزوه استاد به ساير کارهاي فوق برنامه ام مي پرداختم مسلما نتيجه بسيار بهتري از دوستم مي گرفتم و از زندگي هم لذت بيشتري مي بردم!
راه کار دوم: همه مباحث را نخوانيد، همه تست ها را نزنيد، خودتان انتخاب کنيد.
يکي از راه کارهاي خارق العاده در زندگي و حتي کنکور اينست که همه چيز و همه کس را به يک چشم نگاه نکنيم و بتوانيم اهميت اونها را نيز تعيين کنيم. در زمينه کنکور هم اين مطالب کاملا صدق مي کند و واقعا لازم نيست که يک دانش آموز همه مطالب را کاملا ياد گرفته و بر همه مسلط شود، بخصوص در شرايطي که با کمبود وقت روبرو ست (مثل اکثر ما) البته چنانچه وقت کافي در اختيار داشته باشيد مسلما تسلط کافي و تمرين فراوان بر روي همه مطالب کار بسيار خوبي است ولي مي بايست بتوانيد در شرايط فعلي از خيلي از چيزها بگذريد و نمونه اش هم يکي از دوستانم در دانشگاه صنعتي اصفهان که با سه ماه خواندن و رتبه چهار هزار منطقه يک در کنکور بيست دقيقه هم وقت اضافه آورد! وي که در مدت يکماه تست هاي کنکور را کار کرده بود، بنا به ميل خودش از خيلي از درس ها و مبحث ها که دوست نداشت مي گذشت و فقط آنهايي را که بيشتر دوست داشت و از ديد او ساده تر بودند را خوانده بود و به قول خودش: "در کنکور هم مي دانستم که انتگرال بلد نيستم و راحت و بي خيال از آن مي گذشتم و در نتيجه بيست دقيقه هم در اختصاصي ها بيکار بودم و با تست هاي قبلي ور مي رفتم" البته به قول خودش کمي هم بد شانسي آورده بود و گر نه رتبه اش از اين هم بهتر مي شد!

چگونه در ریاضیات پیشرفت کنیم؟
بنابراين حتي در تست هاي کنکور که اين حد بر روي آنها تکيه دارم نيز مي توانيد از خيلي از تست هاي دشوار براحتي بگذريد و آنها را به بعد موکول کنيد. تا در صورتي که فرصت کافي يافتيد دوباره با قدرت بسيار بيشتر - که حاصل تسلط بر تست ها و مباجحث ساده تر است - سراغ آنها برويد. ضمن اينکه مي توانيد اين روش را به کتاب تست و حتي مباحث درسي تعميم داده و ضمن صرفه جويي فوق العاده در زمان خود، تسلط خود را بر مباحث درسي بيشتر افزايش داده و از توانايي در حل کردن تست ها لذت هم بريد.
راه کار سوم: وقت خود را سر جلسه کنکور تنظيم کنيد
شايد يکي از مهمترين وظايف شما براي موفقيت در کنکور تنظيم دقيق وقتتان سر جلسه آزمون باشد که از اهميت خارق العاده اي برخوردار است و شايد هم بتوان گفت مهمترين اصلي هم که به شما در تنظيم وقت ياري برساند همين تعيين اهميت تست ها و گذشتن از روي تست هاي سخت و وقت گير است. که عملا وقت قابل توجه ايي را براي شما ذخيره مي کند و لااقل مطمئن مي شويد آنچه را که بلد بوده ايد زده ايد.
در کل فرض خود را بر اين بگذاريد که در هر امتحان چند تست را نزده خواهيد گذاشت (مثلا ده تست) و بعد مي بينيد چقدر راحت و با آرامش سر جلسه امتحان حضور پيدا مي کنيد!
راه کار پنجم: فهميدن مباحث رياضيات
از راه کار هاي عمده در درس رياضي فهميدن دقيق مطالب درسي است تا شما تسلط کافي بر مباحث نداشته و آن را کامل نفهميده باشيد نمي توانيد از پس بسياري از تمرين ها و تست ها بر بياييد. البته يک راه ديگر هم وجود دارد و آن هم حفظ کردن مطالب درسي است که هر چند در رابطه با تست هاي کنکور توصيه مي کنم اما اين عموميت ندارد و تنها تا حدي کمک کننده است.
البته اين طرز تفکر وجود دارد که مثلا فلان تست شبيه تست هاي کارکرده شما باشد يا اينکه آنقدر تست کار کنيم تا هر نوع تستي که مي بينيم برايمان آشنا باشد! ولي گاهي مي بينيد که براي اين کار کليه کتاب هاي تست موجود در بازار را هم خريده و حل کرده ايد و باز هم تست وجود دارد که شما حتي شبيه اش را هم در تمريناتتان نزده ايد! که در اين صورت به دليل کمبود وقت و تعداد نکات و ترفند هاييکه در درس هايي مثل رياضيات و يا فيزيک مي توان بکار برد اين کار جواب نمي دهد بخصوص که جمع بندي اين همه تست هم کار ساده اي نيست و معمولا هم مقدور نمي باشد و تنها کار ممکن اينست که تست هايي را که احتمال آمدن مشابه شان در کنکور بسيار بيشتر است - تست هاي کنکورهاي سال گذشته- کار کرده و بقينه وقت خود را صرف تسلط بر همان مباحث درسي بکنيد تا بتوانيد با تکيه بر ابتکار خود تست هاي جديدي که قبلا مشابه آن را نديد روبرو شويد ، البته باز اين احتمال که هميشه تست هايي هستند که نخواهيد توانست به آنها پاسخ دهيد هست!
راه کار چهارم!: اصلا خودم آخر گذاشتم
حالا راه کار چهارم چيه؟ مي بايست بحث هاي پايه اي را بخوانيد تا مباحث اوليه رياضيات را بلد نباشيد نمي توانيد قسمت هاي پيشرفته تر را ياد بگيريد حتي اگر انيشتين باشيد. اون هم بود نمي تونست اينطوري رياضيات را بفهمد!
خلاصه چه بخواهيد چه نخواهيد رياضيات جز درس هاي مهم کنکور است و بايد ياد بگيريد، پس بهتره مثل يک بچه خوب کتاب اول و دوم دبيرستان را از همين الان بگيريد تو دستتون و شروع کنيد به خوندن و تمرين، بهتان قول مي دهم که بسياري از بخش ها و مطالب را بلد نيستيد.
رياضيات مثل يک زنجير مي مونه که اگر هر کدام از حلقه هاش نباشه باهاش هيچ باري رو نمي تونيد بلند کنيد ( هيچ دزدي رو هم نمي تونيد باهاش ببنديد )